صحت سنجی روایات
- در یک خبر فیلمی از آیتالله جوادی آملی به اشتراک گذاشته که در آن فیلم ایشان طب اسلامی را صراحتاً رد نمیکنند فقط میگویند: از شش هزار روایاتی که در دسترس است تنها پنج درصد سند دارند و هر روایت باید صحت سنجی شود.
- اخیرا ویدئوی کمتر دیده شدهای از آیتالله جوادی آملی منتشر شده است که در آن ایشان در انتقاد از آنچه به عنوان طب اسلامی ترویج میشود، میگوید: کدام طب نبوی؟ با چند تا روایت که ۹۵ درصد آن تأیید نشده است؟
توجه به بعد معنوی و ملکوتی انسان در علم طبابت
- ایشان با تاکید بر توجه بیشتر به بعد معنوی و ملکوتی انسان در علم طبابت اظهار داشتند: طبیب، باید مرض را تشخیص دهد، دارو را تشخیص دهد، اما در مورد بیمار باید بیمار را بشناسد که این بیمار انسان است که یک روح ملکوتی دارد و یک جسم زمینی، طب باید با انسانیت انسان هماهنگ باشد. ما باید به هر دو بعد توجه کنیم.
- آیت الله العظمی جوادی آملی تصریح داشتند: قرآن و ائمه آنجا که سخن از شکم و خوردن است انسان را در کنار حیوان ذکر میکنند، اما آنجا که صحبت از علم، عقل و جان است انسان را در کنار فرشتگان نام میبرند.
- معظم له تاکید داشتند: در بیان قرآن کریم هر کس به نامحرم نگاه کند و طمع کند، بیمار است؛ یا افرادی که ضعفها و مشکلات را به بیگانه گزارش میدهد، بیمار است، این بیماریها با چه علمی درمان می شود؟! این انسان شناسی لازم دارد تا این بیماری ها در کنار بیماریهای جسمی، شناسایی و درمان شوند.
- آیت الله العظمی جوادی آملی در فراز دیگری از سخنان خود، طب را از علوم دینی دانستند و بیان داشتند: تمایز علوم به تمایز موضوع علوم است؛ اگر علمی موضوعش فعل انسان باشد می تواند دینی یا غیر دینی باشد اما اگر علمی موضوعش فعل خداوند باشد اصلا فرض ندارد این علم غیر دینی باشد و طب موضوعش فعل خداست، دانشگاه های علوم تجربی در علم دینی غرق هستند اما متوجه نیست.
- ایشان تاکید داشتند: طب اسلامی آمده است تا توجه علم طبابت را به بعد ملکوتی و مشترک انسان با فرشته را هم جلب کند و این باب را بگشاید.
- ایشان ادامه دادند: ما غیر از طب اسلامی نداریم، اگر انسان را به درستی بشناسیم، آنگاه بهره گیری از طبیعت در درمان بیماری ها در راس خواهد بود چرا که عناصر طبیعت با بدن ما هماهنگ است، اما این بهره برداری باید به صورت علمی، عالمانه و محققانه باشد.
انگیزههای افراد برای استفاده از طب اسلامی
- حجتالاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه عدهای علاقهمند هستند که بر اساس منابع دینی، خدمت اجتماعی را برای جامعه ترسیم کنند در گفتوگو با ایرناپلاس میگویند: شاید برای عدهای انگیزه اولیه این باشد که آقا رسولالله(ص) یا امام صادق(ع) یا امام رضا(ع) فرمودند این احادیث مثل سایر احادیثی که مثلاً در باب نماز و روزه فرمودند حجت است و باید از آن تبعیت کرد.
- انگیزه دوم این است که ممکن است شواهدی وجود داشته باشد که افراد از این توصیهها، درمان یا سلامتی را کسب کرده باشند.
- با این حال، به اعتقاد این استاد حوزه، هیچکدام از این انگیزهها نمیتواند بهعنوان جریان علمی کفایت کند که کسی بخواهد طب اسلامی را شکل دهد و بر اساس همین موارد محدود، این طب مورد استفاده قرار گیرد.
اجتهاد در طب اسلامی
- وی ادامه میدهد: دانش اسلامی مثل سایر دانشها نیازمند اجتهاد است. نیازمند این است که تمام مراحل اجتهاد طی شود. اگر علمی نیاز به عقل تجریدی و فلسفی داشت، باید مطابق با او زمینهها فراهم شود و اجتهادی که شایسته آن علم است فراهم شود. در این میان، دانش طب یک دانش تجربی و حسی است و بایستی کاملاً هر آنچه بهعنوان منبع درمان بخواهد محسوب شود از گذرگاه عقل تجربی بگذرد.
- جوادی آملی میافزاید: آیتالله جوادی آملی در کتاب منزلت عقل، عقل را به گونههای مختلف تقسیم کردهاند و برای هر علمی، عقل مناسب خودش را بهعنوان حجت قرار دادهاند. بنابراین اگر کسی میخواهد به منابع وحیانی ما در مورد مباحث طبی، احادیث و روایات طبی ما مراجعه کند مانعی ندارد، الا اینکه باید اجتهاد همسنخ آن را هم فراهم کند و مهمترین آن این است که گذرگاههای دینی امروز را در فرآیند تحقیق علمی خود مورد ملاحظه قرار دهد.
- به گفته وی، اجتهاد در علوم تجربی یعنی دانش رسمی علم طب. هیچ اشکال ندارد که آنچه ائمه بزرگوار ما فرمودند بهعنوان منابع درمان مورد توجه قرار بگیرد. اما باید در یک فرآیند علمی مثل اجتهادی که در بخشهای مختلف لازم است، انجام شود.
طبابت بهواسطه استناد به چند روایت قابل قبول نیست
- حجتالاسلام والمسلمین جوادی آملی با اشاره به مخالفت مراجع تقلید با طب اسلامی میگوید: آقایانی که احیاناً اظهار مخالفت میکنند، به این معنی نیست که بههیچوجه نمیتوان به این منابع توجه کرد. آیتالله جوادی آملی هم در یک پیامی فرمودند که مثلاً ۶۰۰۰ روایت در این زمینه وجود دارد که عمده آنها سند ندارد و روایتهای بسیار محدودی است که سند دارد. ما در مباحث نماز، روزه و حج هم به روایاتی مراجعه میکنیم که هم دلالتش تام، هم سند و جهت صدور آن کامل باشد. بنابراین بدون اجتهاد همسنخ که این بحث تجربی و علمی است، بدون داشتن اجتهاد مناسب صرفاً مراجعه کردن به روایات قابل قبول نیست.
- وی ادامه میدهد: مضاف بر این که امروز تنوع بیماری بسیار فراوان است و ممکن است مثلاً علائم بیماری در افراد مختلف سردرد باشد، اما دلیل و درمان آن متفاوت باشد. تشخیص و درمان آنها نیاز به این دارد که تجارب، آزمایشها و عکسهای فراوانی در این رابطه به کار گرفته شود و با توجه به پیشرفتی که دانش علم طب داشته است، قطعاً باید از این فرآیند استفاده شود. بنابراین مخالفت علما و بزرگان از جمله آیتالله جوادی آملی با این موضوع و حتی اتفاقی که برای آیتالله شاهرودی افتاده این است که کسانی با توجه به منابع دینی میخواهند بهاصطلاح طب اسلامی را رواج دهند. اما فرآیند این طب اسلامی به معنای این که فرآیند بلوغ علمی آن طی شده باشد، امروز تأمین نشده و از این جهت قابل قبول و قابل اعتماد هم نیست و جامعه ما نباید به آن توجه کند.
ضربه به روحانیت و حوزه علمی
- جوادی آملی در واکنش به روحانیونی که بهعنوان طبیب طب اسلامی مشغول به کارند و به اعتبار روحانیت و حوزه آسیب میزنند، میگوید: هر دانشی باید معیار و ملاکی برای اجرای خود داشته باشد. الان مثلاً برای دانش فقه اسلامی در حوزههای علمیه مراجع عظام تقلید و علما شایسته یک سندیتی قائل هستند و مجوزهایی برای آن صادر میشود. در مورد طب و پزشکی هم باید از مراکزی که عهدهدار درمان کشور هستند خواست تا اعتبار علمی این مواردی را که احیاناً آقایان طلاب در مورد مسائل طب اسلامی میگویند، اعتبارسنجی کنند که آیا میتوانند سلامت جامعه را تأمین کنند؟
عدم انحصار طب اسلامی به تغذیه و روشهای درمانی
آیت الله جوادی آملی معتقد است: «منحصر کردن مباحث طب اسلامی در تـغذيه و روشهای درمانی به هيچ عنوان به نفع جريان طب اسلامی نيست. در واقع طب اسلامی يک تابلو است که راه رسيدن به تمدن اسلامی را نشان میدهد و مبلغّی است که از معارف و مفاهيم ناب اسلامی تبليغ میکند.
همچنین افزود: طب اسلامی فقط نيامده است که بگويد برای درمان فلان بيماری انجير بخوريد! آمده است بگويد راه حقيقی رشد و کمال بشر در هر زمينهای بازگشت به آموزههای الهی است و برای رسيدن به علومی که نافع حقيقی بشر است راهی جز دين وجود ندارد. طب اسلامی میخواهد بگويد که برای شناخت انسان که موضوع علم طب است هيچ راهی جز سوال از خدايی که خالق انسان است وجود ندارد و راههای ديگر بيراهههايی هستند که دشمنان حقيقت و ائمه ضلالت برای انحراف انسان از صراط مستقيم ساخته و پرداختهاند. طب اسلامی عرصهی مبارزهايست برای احياء هويت گمشدهی انسانی در پس حيوان انگاریهای شيطانی مدرنيسم».
جمع بندی:
از سخنان این مرجع عالی قدر این گونه برداشت میشود که ایشان نه موافق کامل طب اسلامی هستند و نه صراحتاً آن را رد میکنند، بله ایشان خواهان اجتهاد در طب اسلامی و گذر آن از عقل تجربی هستند.