مفهوم طب اسلامی و عدم تقابل آن با سایر طبها
- آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری، از مدرسین حوزه علمیه و امام جمعه موقت قم، طب اسلامی را این گونه تعریف نمودهاند: «مقصود از طب اسلامی، یعنی آنچه از سوی اهل بیت علیهالسلام وارد شده که با استناد به کلمات اهل بیت علیهالسلام به عنوان طب اسلامی شناخته میشود؛ این بدان معنا نیست که با طب دیگران تقابل وجود داشته باشد».
ارتباط طب اسلامی با عالم غیب
- آیت الله حسینی بوشهری در دیدار با محققان طب اسلامی در قم، در تاریخ 10 بهمن 1392، بیان داشتند: « کار طب که علما در گذشته خیلی کار میکردند روی آن، من حقیقتاً علاقمندم به اینکه این کار، به شکل علمی پی گرفته شود، حالا آنچه من برداشت میکنم، طب هم مثل سایر علوم که نظریات جدید ممکن است ناسخ نظریات قبلی باشد، هست، این فرق نمیکند طب روز باشد یا طب قدیم ما باشد بعنوان طب سنتی».
- «البته روایات اهل بیت علیهالسلام، طب الرضا علیهالسلام، طب الصادق علیهالسلام یا کتابهایی که از آثار اهل بیت است من معتقدم تغییر کرده، نه! آنها بخاطر ارتباطشان با عالم غیب طبعاً حرفهایشان از یک وزانتی برخوردار است که گاهی اگر ما متوجه نمیشویم، از سوء فهم ماست نه اینکه آنها چیزی گفتهاند که امروز با پدیدههای علمی ناسازگار باشد».
تقیهای نبودن طب اسلامی
- و همچنین خطر نشان کردند که : «سخن امام صادق علیهالسلام هزار و اندی سال قبل همان است و مسایل طبی مسایل تقیهای هم نبوده است تا حمل بر تقیه بکنیم، اینکه بگوییم روایات اهل بیت بخشی تقیهای است یا برخی نه! معمولا تقیه نبوده است. لذا روی آنها بنظرمن باید کار جدی کرد. نیاز آزمایشگاههایی گذاشته شود و کار انجام شود. ولی در رابطه با طب سنتی مثل طب بو علی و امثال ذالک اینها ممکن است نظریات تغییر کند.
پایه و اساس طب اسلامی
- ایشان معتقدند که اصل این است که پایه و اساس را بر مبنای طب اسلامی قرار دهیم، هم طب اسلامی هم منابعش، منابع دینی ماست، منابع اعتقادی ماست آنچه که صادر شده است از اهل بیت علیهالسلام از پیامبر صلی الله علیه واله وسلم و از قرآن است.
- علی کل حال من میگویم اگر بشود یک مبنای علمی برای کار گذاشت بجای کارهای متفرقه، کار علمی و عالمانهای انجام بگیرد و این کتبی که شما هم فرمودید واقعاً بصورت علمی، دقیق، فنی کار گردد، بهتر است.
احیاء طب اسلامی و ایجاد مراکز آموزشی این طب
- آیت الله بوشهری در ادامه گفتند: متاسفانه بخاطر این که در حوزههای ما محل درس و بحث نبوده، دیگر کم کم رابطه بین کتابها و ما قطع و فراموش شده است. ولی سعی کنید که یک پایه کار قوی، علمی بتوانید ترتیب بدهید و از مراکز دانشگاهی علاقمند استفاده کنید و طبعاً تجربههای علمی روز را هم به این تجربیات اضافه کنید، بعنوان محک آنچه هست.
- این بنظرم احیا علمی از علومیست که قبلاً در حوزهها بوده و قبل از این که دانشگاهها تفکیک شود از حوزهها، همه اینها در حوزهها تدریس میشد، هندسه اش اینجا بود، فلسفه که میخواندند یک بخشش طبیعیات بود. به هر تقدیر نظرمن مساعد است برای یک کار علمی. در تبلیغ هم اثر دارد، به عنوان مثال، غربیها با عنوان پزشک وارد ممالک اسلامی شدند و مسیحیت را ترویج کردند.
- مردم بخاطر آن حس مذهبی و یا حتی غیر مذهبیها، خیلی علاقه نشان میدهند، نام طب اسلامی خودش پر جاذبه است. ایدههای خوب و یک کار جدی پژوهشی خوبی است، و بعد از آن بهتر است تربیت نیرو صورت بپذیرد، حوزهی ما برگردد به اصلش، که گوشه و کنار بحث طبی و پزشکی باشد و طلبههای ما هم بلاخره در این مباحث میان رشتهای وارد شوند. کار بسیار ارزشمند است، کار زمین مانده است، حقیقتاً زمین مانده است، پراکنده کار شده ولی کار جدی منسجمی که زنجیروار که خروجی هایش بیاید بیرون انجام نشده، باید احیا کرد، ما هم کمک میکنیم.
برخورد علمی و منطقی با طب اسلامی
- اشان تصریح کردند که :« قبل از این که علم پزشکی نوین به وجود بیاید، بر اساس نبض افراد بسیاری از بیماریها را تشخیص میدادند، اما طب امروز برای تشخیص، سلسله مراتب خود را دارد، شایسته است نسبت به مجموعههایی که در کشور حضور دارند و مدعی هستند که بر اساس روایات یا طب بوعلی نسخه میپیچند، به صورت منطقی و با علم برخورد کرد.
- باید مجموعهها دعوت شوند و مسائل به صورت عالمانه مورد نقد و بررسی قرار گیرد؛ این که با حکم قضایی جای پلمپ و بسته شود راهکار نیست چون ممکن است در گوشهای بسته شود، اما در گوشهای دیگر باز خواهد شد.
- شاید دغدغه دوستان این است که افرادی شناخت و آگاهی لازم را ندارند که بنده معتقد هستم با این مسأله نیز عالمانه باید برخورد کرد. انسان هیچگاه از کار نقادانه عالمانه ضرر نمیکند و پشیمان نمیشود.