انتقاد از حذف طب از دروس حوزههای علمیه
- حجتالاسلام علیرضا پناهیان با انتقاد از حذف طب از دروس حوزههای علمیه گفت: این نوعی از سکولاریسم حاکم بر حوزههای علمیه است چرا که بهخلاف دستورات اسلام، دیگر علومی مانند طب، اقتصاد و سیاست بهخلاف قرون گذشته و سیره ائمه در حوزهها تدریس نمیشود.
- پناهیان ضمن لزوم پرداختن به علم طب در حوزههای علمیه خاطرنشان کرد: در حال حاضر هم نیاز است که طب به دروس حوزههای علمیه حداقل برای برطرف کردن نیاز حوزویان اضافه شود، این مضر است که شخصی اخلاق را فرا بگیرد، اما سیاست و مزاج شناسی را نداند؛ اگر استاد اخلاقی مزاجشناسی نداند، نمیتواند نسخه اخلاقی درست به شاگردانش بدهد چرا که بیشتر رفتار ما بر اساس نوع مزاج ما شکل میگیرد.
- وی ادامه داد: در تاریخ ثبت شده که ائمه برای مسلمین نسخه میدادند و بیماریهای آنان را درمان میکردند، اما چرا نباید من طلبه که الگوی من ائمه هستند، نتوانم غیر از علم فقه و برخی از علوم دیگر حرفی بزنم، روایت است که روزی به امیرالمؤمنین(ع) گفته شد که در قرآن همه علوم هست بهجز طب و حضرت در جواب فرمود یک آیه در قرآن هست که تمام طب در آن خلاصه شده است و آن هم «كُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَتُسْرِفُواْ» بخورید و بیاشامید اما اسراف نکنید.
اهمیت سلامت جسم در اسلام
- این استاد حوزه و دانشگاه ضمن دوطرفه دانستن تأثیر روح و جسم نسبت به هم متذکر شد: همانطور که روح بر جسم اثرگذار است، جسم هم بر روح تأثیر دارد و اسلام به این مورد بسیار اهمیت داده است مثلاً روزه یک عمل عبادی است که رویکرد آن تأثیر جسم بر روح است که از طریق جسم، روح را پرورش میدهد یا اینکه توصیه شده که در روز عید فطر قبل از نماز عید، مستحب است که مسلمین کام خود را با خرما باز کنند، این موارد، نشاندهنده اهمیت سلامت جسم در اسلام است.
- وی با اشاره به حوادث عاشورا گفت: بعد از حادثه عظیم روز عاشورا، برای خاندان رسول خدا غذایی حاوی گوشت آورده شد که حضرت زینب(س) به این نوع غذا اعتراض میکنند و میفرمایند “ما عزادار هستیم” برای ما غذای عزادار بیاورید، غذای عزادار عدس است و نه گوشت”؛ اسلامی که حتی برای غذای عزادار و نوع خوابیدن دستور دارد، مگر میشود گفت این دین با دنیا کاری ندارد و تنها برای سعادت آخرت آمده است.
تأثیرات تغذیه بر روح انسان
- ایشان همچنین اظهار کردند که تأثیرات تغذیه روی روح انسان بسیار است و توصیههای اهل بیت(ع) هم در ارتباط با وضعیت بدنی انسان، توصیههای بسیار جدی هستند. حتی در مورد چگونه خوابیدن توصیههایی دارند که نمیدانم ائمه هدی(ع)، چرا اینقدر شکل خوابیدن ما برایشان مهم بوده است؛ کسانی که رسالتشان اعتلای روح انسان بوده است، بهشدت تأکید میکردند که به مثلاً فلان شیوه نخوابید؛ آن شیوه خوابیدن، چه تأثیری بر روح و روان انسان باقی میگذارد؟
- امیرالمؤمنین(ع) وقتی که از کنار ابنملجم ملعون در شب نوزدهم رد میشدند، نقل است که او را بیدار کردند و فرمودند: «دمر نخواب»؛ این خود یک پیام تاریخی است، با اینکه ابنملجم، نسبتاً فقیه بوده است زیرا پیش از آن، در مدینه به مردم، مسئله احکام میگفته است اما عدم رعایتهایی در زندگی فردی داشته است که شاید با عاقبت به خیر نشدن او ربط داشته باشد.
- فرد مراجعه میکند و میگوید که افسرده، مأیوس، منفیباف و… است که البته من اینطور میگویم، آنها با این کلمات از وضعیت روحی خودشان گله نمیکنند؛ آدم دوست دارد به فرد بگوید، «شما سردی کمتر بخور، زنجبیل بخور، دارچین غذاهایت را افزایش بده، حالت کمی بهتر شود، بعد بیا با هم حرف بزنیم، شاید قبلش حالت خوب شود».
- دو توصیه به ما شده است؛ نخست اینکه خود را بشناس که بعد از چهلسالگی، باید پزشک خود باشی؛ دوم اینکه دین توصیههایی برای تغذیه دارد اما ما هر دو را ترک کردهایم؛ طبیب خود بودن را توصیه دین نمیدانیم و توصیههای طبیبانه دین را که مربوط به جسم است هم نشنیدیم و بلد نیستیم.
جمع بندی
حجت الاسلام نقل قول مستقیمی در خصوص طب اسلامی ندارند اما از سخنان ایشان این گونه برداشت میشود که ایشان از حامیان طب اسلامی بوده و خواهان احیای آن در حوزه های علمیه و توجه بیشتر به سلامت جسم و روح در قالب دستورات اسلامی است.
علی
خب هیچکس منکر اصلِ وجود روایات طبی اسلامی که نیست! مشکل این است که آیا این روایات برای اکثر بیماری ها میشود تجویز کرد یا اینکه این روایات به عنوان سبک زندگی باید ازشان برای پیشگیری از بیماری بهره گرفت؟! چقدر این طب اسلامی میتواند موثر در درمان بیماری ها باشد؟؟؟ آیا غالبا موثر بوده؟؟ بله برخی از این روایت نتیجه گرفته اند و درمان شده اند اما محور سخنان ائمه تا جاییکه من اطلاع دارم بحث پیشگیری است تا درمان! و از درمان کمتر گفته شده است.