درباره رساله نفس
رساله نفس كه به نامهاى رساله فى ماهيه النفس و سعادتها و شقاوتها فى النشئه الاخرى، رساله فى النفس للشيخ الرئيس ابى على الحسين بن عبدالله بن سينا اعلىاللهدرجته، رساله در نفوس، رساله در معرفت و فلسفه مزاياى نفس، رساله الفصول، النفس الناطقه الانسانيه و ماهيت نفس، نيز آمده است، رسالهاى است فلسفى كه بوعلى سينا آن را به زبان فارسى، بنا به درخواست علاءالدوله ديلمى، ترجمه كرده است، زيرا اين كتاب، در اصل به زبان عربى و به نام كتاب المعاد، بوده است.
آشنایی با محتوای رساله نفس
کتاب رساله نفس، داراى شانزده باب مىباشد.
- باب اول، در بيان حد نفس و انواع قوايى كه در موجودات وجود دارد، است.
- باب دوم، در توضيح قواى نفس است.
- باب سوم رساله نفس، در ادراكات نفس است.
- لزوم حضور محسوسات براى ادراک حسى و عدم لزوم حضور متخيلات براى ادراک خيالى، مطلبى است كه شيخ الرئيس، در باب چهارم، بدان پرداخته است.
- باب پنجم، به اين معنا مىپردازد كه تصور معقول و ادراک كلى، نمىتواند با آلت جسمانى باشد.
- باب ششم، به اين مطلب مىپردازد كه با توجه به مادى نبودن نفس، چگونه مىشود كه جسم مادى از آن منتفع گردد.
- در واقع مقدمهاى مىتواند باشد براى استقلال نفس و اينكه چنين موجودى مىتواند مستقل از جسم و بدن، به حيات خود ادامه دهد كه در باب هفتم، به طور مفصل بدين مطلب پرداخته شده است.
- در باب هشتم، بوعلى، توضيح مىدهد كه حدوث نفس، چگونه به همراه حدوث بدن بوده است و تقدم و تأخرى ميان آن دو نيست.
- باب نهم، اختصاص به بقاى نفس بعد از مرگ دارد كه برهان لازم بر اين مطلب اقامه شده است.
- ابن سينا، در باب دهم، استحاله تناسخ را مطرح نموده و توضيح داده كه نمىشود نفس، از يک بدنى به بدن ديگر منتقل گردد.
- اينكه تمام قواى نفس، آلت نفس واحدى هستند، مطالب باب يازدهم را به خود اختصاص داده است.
- باب دوازدهم، در مورد عقل نظرى است و اينكه فصليت عقل نظرى به چه شكلى مىباشد.
- در باب سیزدهم مؤلف، وارد بحث نبوت و توضيحى درباره خواب مىشود.
- چهاردهمين باب، در مورد غايت مرتبهاى است كه براى نفس، در دنيا ممكن است.
- اينكه نفس، وقتى از بدن مفارقت كرد، چه جايگاهى پيدا مىكند و سعدا و اشقيا چه موقعيتهايى پيدا مىكنند، در باب پانزدهم، مورد بررسى قرار گرفته است.
- مؤلف، شانزدهمين باب، را به وصيتى اختصاص داده كه در آنجا سرى بودن مطالب كتاب را يادآور شده و مىگويد: اين مطالب، تا كنون به اين صراحت، در جايى بيان نشده، لكن من آنها را از سر به علن آوردم.


