اسم من «پنبه» است!
فارسی من پنبه و ترکی آن پنبوق است. اعراب به من قطن گویند. من دارای گونه های مختلف هستم و چندین هزار سال است که بشر مرا شناخته و به کشت من اقدام کرده است. در صنعت از پنبه و روغن من زیاد استفاده می شود و پزشکان سنتی ایران، پوشیدن لباس پنبه ای را مفید می دانستند.
ریخت شناسی پنبه
گیاه من به ارتفاع 0/5 تا 1/5 متر است، برگ های گیاه من پنجه ای و دارای سه تا پنج بریدگی نوک تیز است. سطح برگ های من پوشیده از کرک است. گل های من دارای رنگ زرد روشن و لکه های ارغوانی است.
میوه من غوزه نامیده می شود، و دارای جدار خشک و سه تا پنج خانه است. در این خانه ها پس از شکفتن غوزه، الیاف پنبه نمایان می شود و دارای دانه های فراوان است. الیاف پنبه من سفید مایل به زرد است، ولی اخیرا دانشمندان کوشیده اند که انواعی از من را در اثر تربیت به دست آورند که به رنگ های مختلف مخصوصا قرمز و بنفش باشد.
سعی دیگر دانشمندان بر این است که بتوانند انواعی از من پرورش دهندکه الیاف آن ها بلند باشد. در سنوات اخیر محصول ایران دچار آفتی به نام کرم خاردار شده بود که خوشبختانه مبارزه با آن ثمربخش بوده و تا اندازه ای از بین رفته است.
زمان کشت و برداشت پنبه
بهترین زمین برای کشت من، زمین های پوک است که کمی شوره داشته باشد، موقع کشت من اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت و پس از بیست و پنج یا سی روز آب می دهند و اقلا شش مرتبه باید آب داده شود ( مقدار آب لازم برای پنبه دو برابر گندم و خشخاش است ).
حاصل غوزه های رسیده آن از آخر مرداد شروع و تا مهر و آبان طول می کشد تا غوزه های نرسیده آن تمام برسد. تخم پنبه آمریکایی در تمام نقاط ایران عمل می آید، ولی تخم پنبه مصری بواسطه اینکه حرارت زیاد لازم دارد در مناطقی که حرارت و رطوبت بسیار باشد خوب بهره می دهد. اراضی خوزستان اگر با ترتیب صحیحی آبیاری شوند معادل تمام محصول فعلی ایران پنبه خواهد داد و جنس آن نیز از بهترین جنس پنبه دنیا خواهد گردید.
خاستگاه پنبه
در ایران اقسام مختلفه پنبه زراعت می شود و در کرمان، رفسنجان، یزد، اسپاهان، کاشان، قم، محلات، کمره، دلیجان، ساوه، زرند، تهران، خوار، سمنان، دامغان، شاهرود، استراباد، سبزوار، نیشابور، ترشیز، مشهد، مازندران، قزوین و تبریز عمل می آید. بهترین جنس آن از مازندران، کاشان و محلات بدست می آید.
من دارای انواعی به صورت درختچه نیز می باشم که در مشرق بنگال، نواحی مصرعلیا، ایران، چین و ژاپن می روید و انواع وحشی آن نیز به طور خودرو در ایران دیده شده است.
روغن دانه پنبه
دانه های من که به پنبه دانه معروف شده اند، دارای بیست تا سی درصد روغن قابل استخراج می باشند. روغن من زردرنگ بوده و در زمستان در حرارت دو تا چهار درجه بالای صفر منجمد می شود و دارای ویتامین “ای” می باشد.
روغن من خوراکی است، مشروط بر اینکه کاملا تصفیه شده و بوی آن گرفته شده باشد. در غده های ترشحی واقع در ضخامت لپه دانه من، دو ماده رنگی و سمی وجود دارد و دانه های من موقعی به مصرف خوراکی و دارویی می رسند بایستی عاری از این غده های ترشح کننده باشند.
خواص دانه و گیاه پنبه
- مغز دانه های من مصارف متعدد و فواید بسیار دارد، ولی بزرگترین این خواص زیاد کردن نطفه است و کسانی که به علت کمی نطفه بچه دار نمی شوند، بایستی سه ماه مرتبا روزی ۵ مثقال مغز مقشر( پوست کنده ) دانه های مرا میل نمایند.
- خوردن مغز مقشر دانه های من سینه و شکم را نرم می کند، و درمان سرفه است.
- با دارچین و شکر برای سردمزاجان و با سکنجبین برای آن هایی که مزاجی گرم دارند برای تقویت غرایز جنسی به کار می رود.
- مغزدانه های من برای زنان بچه شیرده نیز نافع است، چون شیر را زیاد می کند و مقدار چربی و مواد سفیده آن را بالا می برد.
- شکوفه گیاه من نشاط آور است، و شربتی که با آن بسازند برای رفع خفقان و اختناق سود فراوان دارد.
- شربت شکوفه گیاه من برای درمان وسواس و ابتدای جنون مفید است و داروسازان سنتی ایران را عقیده بر آن بودکه عقل و هوش را زیاد می کند.
- ضماد شکوفه و برگ من همراه با پنبه سوخته ورم ها را فرو می برد و خارش بدن را برطرف می کند و از تاول زدن پس از سوختن جلوگیری می نماید.
- آب برگ من اسهال را بند می آورد مشروط بر اینکه با آب سیب مخلوط شده و خورده شود.
- پوست ریشه گیاه من قاعده آور است و خون رحم را بند می آورد.
- پنبه مخصوصا وقتی چربی آن گرفته شده و هیدروفیل، یعنی جاذب آب شود، دارای مصارف و فواید پزشکی زیاد است و بسیاری از بانوان هنگام عادت ماهانه از آن و فراورده های آن استفاده می نمایند.
- چنانچه زخم های گود شده را از پنبه سوخته پر کنید، چرک آن ها را کشیده و آنها را خشک می کند.
- اگر مرا گرم کرده و بر روی ورمهای دردناک ببندید، درد آنها را تسکین خواهم داد، و برای اینکه نتیجه بهتر بدهد بهتر آن است که قبلا روی آن زنجبیل و زرنباد( زنجبیل وجشی ) نرم کرده بمالید و بعد روی آن پنبه گرم کرده گذاشته و ببندید و همین که پنبه سرد شد، دوباره آن را گرم کنند و مدتی بگذارند.
- برای فروکش ورم بیضه و تسکین درد آن دستور داده اند که دانه پنبه را از غوزه جدا کرده و بکوبند و پس از گرم کردن بر روی برگ بیدانجیر ( کرچک ) پهن کنند و بر روی ورم بیضه بگذارند.
- اگر تخم پنبه را کوبیده، با کمی زنجبیل مخلوط کرده و پنبه را با آن آغشته کرده، فتیله سازند و بعد یک سر آن را بر زگیل میخی بسته و سر دیگر آن را آتش بزنند به طوری که گرمی و حرارتش به زگیل برسد، ولی نسوزاند و این عمل را سه روز متوالی روزی یک بار تکرار کنند، زگیل افتاده و از بین می رود.
کنف
کنف که در گیلان و مازندران می روید و با آن گونی می بافند، از خانواده پنبه بوده و گیاه آن خواصی نظیر پنبه دارد و همچنین نوع دیگری از آن در بلوچستان می روید که تا کنون در اطراف آن مطالعه و تحقیق نشده است. ممکن است این گیاه سنبل باشد که داروسازان سنتی به آن اشاره کرده و آن را چنین تعریف کرده اند:
درختی است هندی بسیار بزرگ، چوب آن شبیه انجیر سفید و سبک برگ آن شبیه برگ گردو و از آن درازتر وگل آن سرخ تیره و بزرگ شبیه لاله و ریشه درخت کوچک و آن شبیه کوکب و شقاقل و مغز آن سغید و پوست آن نباتی رنگ و میوه آن شبیه غوزه پنبه و در چوب آن پنبه بسیار نرمی وجود دارد و در خت آن دو نوع است.
خاردار و بی خار، خاردار آن بهتر از بی خار است و قسمت مورد استعمال این گیاه بیخ آن است که قبل از آنکه گیاه گل کند، باید آن را در آورده و با کارد چوبی ورق ورق کرده و در سایه خشک نمایند و بعد کوبیده با هم وزن آن نبات سفید دوباره کوبیده و به صورت قاووت در آورند.
خوردن این قاووت روزی یک تا سه گرم به مدت چهل روز برای تقویت جسمانی و غریزی نتیجه بسیار عالی دارد و همچنین اسهال خونی و بلغمی را بند می آورد و برای معالجه دمل و زخم های جلدی، جذام، فساد خون و صفرا سود مند است و چنین شهرت دارد که اگر پنبه این گیاه را در گوش نمایند آن را کر می کند.
پنبه نسوز
فارسی من پنبه نسوز است، به من پنبه کوهی هم می گویند. عربی من حجرالفتیله است. من نوعی سنگ آتشفشانی هستم که از ترکیب سیلیکات کلسیم و سیلیکات منیزی به صورت الیاف در آمده ام. الیاف من مانند پنبه نرم و قابل انعطاف و تابیدن است و از این رو در نساجی می توان از من استفاده کرد و پارچه های نسوز بافت.
در گذشته از من برای خانه های اعیان و اماکن مذهبی فتیله درست می کردند و در چراغهای روغن سوز می گذاشتند، امروزه در صنایع برای تهیه الیاف نسوز بیشتر از من استفاده می شود.
داروسازان سنتی ایران عقیده داشتند که پنبه نسوز برای التیام جراحات مخصوصا جراحات حیوانی نظیر ندارد. معادن پنبه نسوز در کرمان فراوان است و خارج از ایران در چین و چند کشور معدود دیگر دیده می شود. در طب جدید هیچگونه مصرف دارویی برای آن قایل نیستند.
منبع: کتاب زبان خوراکی ها و تیم تولید محتوای طبایع