کمبود عوامل غذایی
امروزه کمبود عوامل غذایی توجه دانشمندان و کارشناسان جهانی را بخود جلب کرده و موضوع گرسنگی بصورت بزرگترین مشکل قرن در آمده است. این شبحی است که دنیا را به سوی نیستی می برد. بلای گرسنگی خطری بالاتر از بمب اتم و مسأله ای مشکل تر از امور سیاسی است .
صحبت از بود و نبود انسان است، زیرا گرسنگی مرز نمی شناسد و در برابر آن فقیر و غنی یکسان می باشند، ما در اینجا دو راه بیشتر نداریم، یا باید برای رفع این گرسنگی ها چاره ای بیندیشیم و یا خود را برای شرکت در مجلس ترحیم بشریت آماده سازیم.
در این مطلب از یک نوع گرسنگی صحبت می کنیم، که مربوط به خشکسالی و قهر طبیعت نیست، بلکه ساخته و پرداخته ی تمدن و طب جدید است. تمدنی که خوراکی ها را تصفیه کرده به خورد ما می دهد و طبی که داروها را با طرق شیمیایی ساخته و گیاهان را جوهر کشی کرده بطور خالص جهت درمان عرضه می دارد. به عبارت دیگر معنی گرسنگی تنها محرومیت از خوردن غذا جهت رفع گرسنگی نیست، بلکه محرومیت از جذب بیش از چهل نوع عامل حیاتی است .
اگر در گذشته عده ای معدود در اثر فقر خوراکی می مردند، در حال حاضر اکثریتی در حدود هفتاد درصد جمعیت جهان دچار کمبود یکی از عوامل لازم برای ادامه ی زندگانی می باشند. عواملی که فقدان یکی از آنها موجب مرض و بالاخره مرگ زودرس می شود و مردم را علیل و ناتوان می سازد. اگر در سال های قحطی کمبود غذا یکی از علل مرگ و میر و اشاعه ی امراض عفونی و مسری بود، امروزه تعداد قربانیان تغذیه ناقص و گرسنگی نامرئی به مراتب زیادتر از سالهای قحطی می باشد .
تغذیه ناقص
در سالهای قحطی فقدان کامل مواد غذایی، تولید گرسنگی حاد کرده و بینوایان را دسته دسته به سوی گورستان می فرستد، اما گرسنگی نامرئی که ما در این مقاله با آن روبرو هستیم، مزمن بوده و جماعات بیشتری را که در بین آنها طبقات مرفه زیاد دیده می شوند، مبتلا به مرگ تدریجی کرده و به سوی هلاکت می برد.
دانش نوین در راه بهبود بخشیدن به وضع زندگانی بشر سهم بسزایی دارد و می توان گفت تا اندازه ای جلوی گرسنگی آشکار را گرفته است. طب و داروسازی جدید هم در تسکین آلام بشریت اثری فوری ولی غیر قطعی دارند. علوم جدید با شیرین کردن آب دریاها و تکمیل وسایل ارتباط و ساختن وسایل سریع حمل و نقل مسئله ی گرسنگی مرئی را جبران کرده، ولی در راه رفع گرسنگی های پنهانی نه تنها تاکنون قدمی برنداشته، بلکه روزبروز آنرا شدیدتر می کند.
داروهای جدید مخصوصا داروهای آرام بخش و مسکن ظاهری آراسته دارند. بیماران با خوردن این داروهای خوش ظاهر و بدباطن مدت کمی راحت می شوند، ولی کم کم به آن عادت کرده اسیر عوارض آن شده ، دچار کمبود عوامل غذایی و گرسنگی های نامرئی می گردند.
پزشک طب جدید به منشأ اصلی مرض که همانا گرسنگی پنهانی و فقدان یکی از عوامل حیاتی است چندان کاری ندارد و عوارض بعدی دارو را هم در نظر نمی گیرد. او میکرب را که عامل دست دوم بیماری است می کشد ولی به کمبود عوامل غذایی که بدن را مستعد برای رشد آن میکرب کرده است کمتر توجه می کند و زهرابه هایی را که میکرب هنگام رشد از خود ترشح کرده و محیط بدن را آلوده و مسموم ساخته است از بین نمی برد .
عصر ما دوران سوداگری خشن و مبارزه برای بدست آوردن منافع زیاد است و همین امر سبب شده است که علوم جدید به جای آنکه در راه رفاه جوامع بشری قرار گیرند، به سود سرمایه داران قدم بر می دارند و علم پزشکی و داروسازی نیز که به عقیده ما از علوم روحانی بوده و هست خواه و ناخواه به صورت مستعمره ی شرکت ها و کارتل های بزرگ دارویی در آمده است.
هدف اصلی ما از معرفی خوراکیها و خواص آن ها نشان دادن راه بقای هستی است. ما برای فرزندان آدم طول عمر همراه با تندرستی می خواهیم. ما با خوراکیهای متنوعی که طبیعت برای ما خلق کرده است به جنگ با گرسنگی نا آشکار می رویم و با این اسلحه کاری، اهریمن گرسنگی های نامرئی را نابود می سازیم و انسان را از شر اثرات شوم و ننگ آور این مصائب عمومی رهایی می بخشیم.
شکی نیست که عده ای از جیره خواران استعمار و شرکت ها و کارتل های بزرگ دارویی علیه طب سنتی قیام خواهند نمود و دلایل ما را رد کرده و با تئوری های پوسیده و زنگ زده ی خود که مدت ها است کهنه و باطل شده است، مانع توجه شما به خوراکی ها و داروهای واقعی شده و نمی گذارند جامعه سلامتی از دست رفته ی خود را بازیابد .
دسته ای نمی خواهند حقیقت خوراکی ها را بفهمند و قبول کنند که سرچشمه تمام آلام و بیماری ها گرسنگی پنهانی است که با پیشرفت تمدن روز بروز زیادتر می شود . دسته ای دیگر برعکس، خواص خوراکی ها را مشعل راه خود قرار داده ، خواهند کوشید با استفاده از مظاهر تمدن جدید از مواهب طبیعت استفاده کرده و با کمک خوراکی های گوناگون گرسنگی های نامرئی خود را بر طرف کرده، مصائب ناشی از این فقر و بینوایی را از بین ببرند .
با اتخاذ بک رویه ی علمی و منطقی و بکار بردن فنون نوین در کشاورزی و داروسازی می توان ریشهی این گرسنگی های پنهانی را از بین برد .
سخت ترین مصائب
عده ای شکست در عشق و ناکامی را بزرگترین مصیبت ها می دانند، دسته ای دیگر فقر و نداری را بلای عظیم می شمارند و … ولی به نظر طب سنتی گرسنگی از تمام این مصائب سخت تر است . وقتی عارضه ی گرسنگی را با بلاها و مصیبت های دیگری که گریبانگیر بشر شده است، مانند جنگ و بیماریهای همه گیر مقایسه می کنیم به این نتیجه می رسیم که برای انسان رنجی سخت تر از آن نبوده و دردی صعب العلاج تر از آن نیست.
حال ممکن است بپرسید که چرا تاکنون دانشمندان و متفکرین بزرگی درباره این فاجعه مطالعه نکرده و حرفی نزده اند؟ در جواب باید گفت که توجه به فقر و بینوایی از قدیم مورد نظر بوده و حتی عده ای آن را لازمه جوامع انسانی می دانستند، چنانچه بودا عقیده دارد که عشق و گرسنگی هسته ی اصلی تاریخ بشر است و دسته ای هم گفته اند گرسنگی و عشق دنیا را اداره می نمایند.
عرفا و صوفیان نیز فقر را یکی از مراحل اشراق و جذبه دانسته و به این حدیث نبوی که فرمودند فقر باعث فخر من است اشاره می نمایند، در صورتی که در اخبار اسلامی آمده است که فقر باعث سیاه رویی در دو جهان است .
اما اینکه چرا تاکنون در باره ی این موضوع کتابی نوشته نشده و شرح مفصل آن به میان نیامده؟ باید گفت که انسان همیشه از اظهار گرسنگی شرم داشته و به قناعت و درویشی خود را دلخوش داشته و با فقر ساخته است. ولی در خلال سطور کتابهای پزشکی و داروسازی قدیم و جدید گرچه به صراحت اشاره ای نشده است، ولی در همه احوال درمان بسیاری از کمبودها بیان شده و زیاده روی و امساک از خوردن بعضی از غذاها را عامل بعضی از امراض دانسته اند.
از جمله در کتب طب قدیم ایران به صراحت نوشته اند خوردن شلغم از ابتلا به بیماری جذام جلوگیری می کند و در حال حاضر ما می دانیم که در این ریشه ی خوراکی مقداری گوگرد ، آرسنیک و روبیدیم وجود دارد که کمبود آنها شخص را مستعد گرفتن بیماری جذام کرده و گرسنگی آنها سبب سرایت این بیماری خطرناک و پلید است و چنانچه شخص گرسنه ی این عوامل مفید نباشد، میکرب جذام با تمام سرسختی که دارد قابل سرایت نیست.
زیان کمبود عوامل غذایی و ضربات شلاق گرسنگی پنهانی دردناکتر و سنگین تر از خسارات ناشی از جنگ ، زلزله، سیل و سایر بلاهای آسمانی و بیماری های همه گیر است.
طبق محاسباتی که شده است، تلفات جنگی و بیماری های همه گیر حد اکثر پس از ده سال جبران می شود، ولی پس از یک قحطی بزرگ آن هایی که جان به سلامت بدر می برند، تا پایان عمر قادر به جبران عوارض گرسنگی نبوده و همچنان ضعیف و رنجور باقی می مانند.
گرسنگی نامرئی زیان آورترین بذر مصائب و آفات زندگانی است.
گرسنگی نامرئی
مقصود از گرسنگی پنهان بی خوراکی کامل نیست، بلکه ما از کمبودهایی سخن می گوییم که بطور محرمانه و پنهانی بدون احساس گرسنگی وجود انسان را می کاهد و ضربات تازیانه ی آن ایجاد غم و اندوه می نماید و پس از چندی ایجاد رنج و کسالت می کند. این همان گرسنگی است که بچه را در شکم مادر شقی می کند و عده ای را جانی بالفطره بدنیا می آورد . این همان گرسنگی است که بیماری ها را در یک خانواده ارثی می کند.گرسنگی پنهانی برجسته ترین مصیبتی است که تمدن جدید بانی آن بوده، ولی به آسانی قابل درمان نیست .
علل گرسنگی های مخفی
- نخستین علت این گرسنگی های پنهانی یکنواخت بودن خوراک انسان های متمدن است که بایستی آنرا زاییده ی تمدن جدید و شهر نشینی دانست. خوراک امروز ما با خوراکی های نیاکان ما همانقدر اختلاف دارد که داروهای جدید با داروهای گیاهی دارند.
ما به تغذیه با غذاهای محدود عادت کرده ایم، در صورتی که انسان های اولیه انواع زیادی از گیاهان وحشی و حیوانات مختلف را در اختیار داشته اند. در اصول تداوی نیز هر چند تعداد اقلام دارو های اختصاصی امروز زیاد است، ولی بطور قطع می توان گفت که مواد اولیه ی آن ها چندان زیاد نیست و چون برای تأثیر بیشتر جوهر کشی می شوند، بسیاری از مواد مفید خود را از دست داده اند.
در روی زمینی که محل سکونت ما است، نزدیک به دو میلیون نوع حیوان شناخته شده است و از بین آنها فقط پنجاه نوع در تغذیه ی انسان بکار می رود. هم اکنون قبایل نیم وحشی آفریقا بیش از صد و بیست نوع میوه، چهل و شش نوع غله، ۷۵ نوع بنشن و صد و هفتاد نوع سبزی خوراکی دارند.
در همین ایران ما اگر انواع سبزی های صحرایی را با تعداد معدودی سبزی های پرورش یافته و بستانی که ما برای تغذیه ی خود انتخاب کرده ایم مقایسه کنیم، به اختلاف زیاد آن ها پی خواهیم برد . اگر خوراک انسان از صورت محدود خارج شود کمبود امروز را بود فردا جبران خواهد کرد و بر عکس یکنواخت بودن تغذیه، کمبودها را به جای خود باقی گذارده و عوارض آنرا که چیزی جز گرسنگی مخفی نیست ظاهر می سازد.
- دومین علت این گرسنگی پنهانی خوراک های مقوی و کم حجم است که انسان متمدن برای خوراک خود برگزیده است و با تصفیه آرد ، قند، روغن ها و چربی ها، آنها را از بسیاری از عوامل اصلی غذایی عاری ساخته است. وقتی ما گندم را با آسیاب های بزرگ و سنگین چدنی آرد می کنیم و سبوس آنرا با الک های بسیار نرم چند صفر می گیریم، از شانزده عامل غذایی که در گندم وجود دارد، دوازده عامل مفید آن را گرفته و دور می ریزیم، در نتیجه با خوردن نان سفید که چیزی جز نشاسته ندارد نسبت به دوازده عامل غذایی هدر رفته گرسنه می شویم .
نان های سفید که محصول جدید الک های چند صفر است، فاقد ویتامین و املاح مهم گیاهی است و هنری جز تخمیر شدن در معده وسوختن ناقص ندارد و مسئول پیدایش یبوست ، نفخ و بسیاری از امراض معدی و فساد خون می باشند و معده و انساج بدن را برای رشد و نمو میکرب های عفونت زا مستعد و آماده می سازد.
همین موضوع در تصفیه چغندر و صنعت قند سازی مشاهده می شود . چغندر یک غذای کامل است، هم قند دارد و هم عواملی که برای هضم و جذب قند و سوختن آن در بدن لازم است، ولی قند سفید چیزی جز قند ندارد. در بدن می سوزد ولی سوختن آن با سوختن چغندر در بدن فرق دارد زیرا میانجی هایی که برای سوختن قند بطور کامل لازم است، در آن نیست.
به همین جهت است که بد و ناقص می سوزد یعنی دود می کند و همین دود است که تحریک می نماید و عمر ماشین بدن را کوتاه ساخته، پیری زودرس را به ارمغان می آورد. چشم را کم سو می کند، گوش را سنگین می نماید و سایر حواس را ضعیف می سازد . نوشابه های الکلی نیز از این تصفیه ی دامنه دار در امان نیستند.
خداوند در قرآن مجید منافع و مضار شراب را با هم مقایسه کرده و چون زیان آن بیشتر از فواید آن می باشد، آنرا حرام کرده است. ولی همین که این شراب تصفیه می شود و به صورت عرق در می آید منافع آن بکلی از بین رفته یک مایع سوزنده و سوزان باقی می ماند که هنرش سوزاندن عوامل و ذخایر غذایی موجود در بدن است، کبد را خراب می کند و انسان را نسبت به عوامل غذایی گرسنه می نماید.
به همین جهت است که می بینیم گرسنگی و فقر نامرئی در نوشابه خواران بسیار زیاد و چشم گیر است و الکلی ها یا این که ممکن است از نظر مالی غنی باشند، ذخایر غذایی بدنشان از فقرا خیلی کمتر است .
خوراکی های فراموش شده
مواد خوراکی که ما برای خود انتخاب کرده ایم، در ظاهر نیرو بخش و مقوی هستند، اما از نظر ویتامین ها و املاح معدنی و عوامل غذایی نسبت به گیاهان پرورش نیافته و بیابانی بسیار فقیر و ناتوان می باشند . از سیصد و پنجاه هزار نوع گیاه خوراکی فقط ششصد نوع آن کشت می شود و در حقیقت پایه و اساس تغذیه ی انسان پانصد مرتبه ضعیف تر شده و سیر نزولی داشته است.
اقوام نیم وحشی با این که بهداشت صحیحی ندارند به مراتب سالم تر از اشخاص متمدن و شهر نشین می باشند، زیرا غذای آنها بیشتر از گیاهان وحشی و پرورش نیافته است. در گذشته، که مداوای بیماران بیشتر با گیاهان وحشی بود بیمار پس از بهبودی با جسم و روح
سالم قدم به عرصه ی زندگانی می گذاشت، زیرا با خوردن این دارو های طبیعی کمبود خود را جبران می کرد و انبارهای بدن را از ذخایر غذایی پر می نمود و مدت زیادی تأمین داشت.
در سرزمین پهناور ایران بیش از صد هزار گیاه خوراکی که هر یک دارای عناصر متفاوت و بسیارند، می روید و هر یک سرشار از عوامل و ترکیبات غذایی است که سابقا بسیاری از اینها در مداوای بیماران بکار می رفت و بهترین وسیله برای جبران گرسنگی های نامرئی بود. مثلا بیماری قند را با میوه ها و سبزی هایی معالجه می کردند که غذای لوزالمعده بوده و آنرا تشویق به ترشح انسو لین می نمودند، ولی امروز با رژیم غلطی که به این دسته از مبتلایان می دهند.
آنها را از خوردن غذاهای اصلی واداشته و منحصر به آنها گوشت می دهند و در نتیجه خون آنها ترش شده و سبب پیدایش استن در ادرار آنها شده و بیماری آنها سخت و بی درمان گردیده و سر انجام به مرگ بیمار خاتمه پیدا می کند. حال آنکه ما می دانیم که بیماری قند خود بخود کشنده نیست و چنانچه به شخص مبتلا رژیم صحیحی داده شود هرگز به عوارض خطرناک و کشنده ی این مرض دچار نخواهد شد .
گرسنگی مواد سفیده ای
هوایی که استنشاق می کنیم، مخلوط با گازی است به نام ازت که ظاهرا فایده ای جز رقیق کردن اکسیژن هوا ندارد و از راه تنفس به هیچ وجه وارد ترکیب بدن ما نمی شود، ولی همین گاز یکی از عوامل غذایی لازم برای بدن انسان و حیوان است که به صورت مواد سفیده ای شبیه سفیده تخم مرغ در آمده و جزو مصالح ساختمان بدن می باشد. هم اکنون بسیاری از ساکنان روی زمین مبتلا به گرسنگی نامرئی مواد سفیده ای هستند و این رایج ترین مظهر نقصان مواد غذایی است .
فرق ماشین بدن ما با ماشین های ساخت دست بشر این است که این ماشین بایستی تعمیرات داخلی خود را شخصا و بطور خودکار انجام دهد .کار این ماشین تنها سوختن نیست بلکه سوخت و ساز را عهده دار است، یعنی هرجای بدن خراب و فرسوده شود بایستی در آن قسمت نوسازی به عمل آید.
مواد سفیده ای نشانه ی حیات بوده و شاخص جماد و حیوان می باشند و چنانچه در سنگ های آسمانی آثاری از ترکیبات مواد سفیده ای پیدا شود دلیل وجود زندگانی در کره ای است که این سنگ از آن جدا شده است ، اکنون اجازه بفرمایید عنان سخن را به دست مواد سفیده ای بدهیم تا خود را با زبان خویش به شما معرفی کنند و عوارض کمبود خود را که گرسنگی مواد سفیده ای است بیان دارند .
ما مواد سفیده ای هستیم
به ما مواد سفیده ای گویند چون مقدار زیادی از ترکیبات سفیده تخم مرغ را تشکیل می دهیم، به ما مواد ازته نیز می گویند چون شبه فلز ازت که در هوا به صورت گاز وجود دارد پایه ی اصلی ساختمان ما است. در زبان علمی به ما پروتئین می گویند، آلبومین نیز یکی دیگر از القاب ما است و چون کلیه ها خراب شوند و نتوانند ادرار را صاف نمایند، مقداری آلبومین رد شده و با پیشاب خارج می شود.
به این بیماری در فارسی باد یامان و به زبان علمی نفریت می گویند و چون در این مرض مواد سفیده ای به جای این که جذب عضلات بدن شوند خارج می شوند شخص مبتلا به گرسنگی مواد سفیده ای شده و در عضلات او به جای مواد ازته آب جمع شده بیمار پف کرده و ورم می آورد .
قرارداد پایاپای
بین حیوانات که اشرف آنها انسان است با گیاهان در روز ازل یک قرارداد تهاتری بسته شده است که به موجب آن انسان و حیوان غذای اصلی گیاهان را که گاز کربن است تهیه کرده و با تنفس تحویل هوا می دهند و گیاهان با کمک نور و حرارت آفتاب این گاز را از هوا گرفته تبدیل به مواد غذایی می کنند.
شما این مواد غذایی را خورده در یاخته های بدن خود می سوزانید و از نیروی آن بهره مند شده گاز آنرا مجددا تحویل هوا می دهید تا غذای اصلی گیاهان شود و تا زمانی که این رد و بدل و این سیر و گردش کربن بین حیوان و گیاه وجود دارد زندگانی پا برجا می ماند و روزی که این جریان از کار بیفتد مرگ فرا رسیده است و به همین جهت است که انسان و حیوان پس از مرگ به غذا احتیاج ندارند و درخت نیز پس از خشک شدن گاز کربن از هوا نمی گیرد.
انسان و حیوان چه در زمین و چه در کرات دیگر آسمانی جایی زندگانی می کنند که گیاه در آنجا باشد و گیاه جایی سبز می شود که حیوان در آنجا زندگانی کند، پس وجود حیوان و گیاه لازم و ملزوم یکدیگرند و از این رو است که ما با قدرت تمام می گوییم که انسان و حیوان گیاه خوار آفریده شده و تنها با گیاه باید به زندگانی خود ادامه دهند.
اگر می بینید که تعدادی از این حیوانات درنده شده و تنها با گوشت حیوانات علفخوار زندگانی می کنند، این یک امر غیر عادی و جزو مظالم طبیعت است که جنگ غالب و مغلوب را بر پا کرده و انسان را نیز در این جور و ستم، شریک درندگان قرار داده است، ولی در هر حال انسان تنها با گیاه می تواند به زندگانی عادی خود که توأم با سلامتی باشد، ادامه دهد.
انسان امروز با استفاده ی مستقیم از گیاهان و غیر مستقیم با خوراکهای گوشتی و حیوانی تغذیه می کند و کمتر در صدد استفاده از گوشت حیوانات درنده و گوشتخوار می افتد .
این مواد غذایی و گوشتی دارای مواد سفیده ای گوناگون هستند که انواع آنها با هم از نظر ساختمانی فرق می کنند . ما مواد سفیده ای مصالح ساختمانی بدن شما بوده و انواع و اقسام داریم که هر نوع ما در یک جا بکار مخصوصی می آید و تمام انواع ما در یک خوراک جمع نیست.
این که عده ای معتقدند که تنها مواد حیوانی هستند که دارای تمام انواع ما می باشند و خوراکی هایی مثل شیر، تخم مرغ و گوشت جامع جمیع اقسام ما هستند صحیح نیست ، گروهی از اقسام ما برای رشد و نمو و دسته ای برای ساختمان و بدل ما یتحلل بکار می روند و برای ساختمان ترمیم و تعمیر قسمت های مختلف بدن نوعی مخصوص از این مصالح بکار می رود.
به عبارت دیگر مصالح ساختمان چشم با ابرو فرق داشته و مصالح ساختمان پوست با رگ ها متفاوت است. همانطور که برای ساختمان منزل در داخل دیوار یک نوع آجر مصرف دارد و برای طاق زدن نوعی دیگرو برای فرش حیاط و اتاقها انواع دیگر. انواع حیوانی ما از نظر کمیت زیادتر و از نظر کیفیت پست تر می باشند.
انواع و اقسام حیوانی ما جزو پروتئینهای ناقص به شمار می روند، زیرا همیشه از چند نوع ترشی سفیده ای (اسیدهای آمینه) محروم می باشند و به همین جهت است که انسان همیشه به مواد سفیده ای گیاهی احتیاج دارد و تنها با خوردن غذاهای حیوانی رفع نیاز انسان نخواهد شد. برای ادامه زندگانی نیم مصنوعی کنونی انسان همیشه باید مواد گیاهی و حیوانی را با هم مصرف کند، عده ای از متخصصین عقیده دارند که انسان نیم مصنوعی کنونی بایستی نصف احتیاجات سفیده ای خود را از گیاهان و نصف دیگر آنرا از مواد حیوانی بگیرد .
پروتئین هایی که منشأ حیوانی دارند، همیشه از گرانبهاترین مواد غذایی هستند و به همین جهت است که بینوایان کمتر به آنها دسترسی داشته و غالبأ مبتلا به گرسنگی آنها هستند و بر عکس اغنیا که شکم خود را گورستان حیوانات کرده و منحصرا با گوشت تغذیه می کنند، دچار کمبود دسته ای دیگر از مواد سفیده ای می شوند که بیشتر در گیاهان وجود دارند.
برای اطلاع این دسته باید بگوییم که تنها مواد گیاهی هستند که می توانند به تنهایی رفع گرسنگی مواد ازته را کرده و سلامتی را حفظ نمایند، ولی اکتفا کردن به مواد گوشتی برای انسان کافی نیست .
در دنیای امروز گرسنگی ما مواد سفیده ای چه در بینوایان و چه در ثروتمندان عمومیت دارد و عواقب این گرسنگی بسیار شوم و وخیم است. کودکان فقیر را باید نخستین قربانی این گرسنگی دانست و به همین جهت رشد آنها از ناز پروردگان طبقات مرفه کمتر است. عقب ماندگی آنها در وزن ، در قد و در رشد دیده می شود، زیرا گرسنگی ما مواد سفیده ای شما را همیشه پست و عقب مانده نگاه می دارد .
در ایران بلندی قد ، ساختمان بدن و مقاومت جسمانی شاهسونها و عشایری که شغلشان گله داری بوده و مواد کامل حیوانی و گیاهی در اختیار دارند، به مراتب بیشتر از ساکنان کویر و نواحی خشک است . شاهسونها که غذایشان از نظر مواد سفیده ای حیوانی و انسانی کامل است و گوشت و لبنیات و حبوبات زیاد می خورند، هرگز دچار کمبود مواد سفیده ای نمی شوند.
به عنوان مثال در بندپی و کلاردشت از نواحی مازندران مردمان بلند قدی دیده می شوند که دارای اندام کشیده و سینه های فراخ می باشند، در صورتی که شهر نشینان و دهاتی های نزدیک بابل که منحصرا با برنج تغذیه می کنند، دارای قدی متوسط و هیکلی گوشت آلود و شکم بزرگ می باشند و اخیرا که وضع مالی ساکنان این نواحی بهتر شده و تغذیه ی بهتری پیدا کرده اند روزبروز این نقایص برطرف می شود.
اگر مردم مازندران را با مردم گیلان و کسانی که در اطراف دریا زندگانی می کنند و با صید ماهی و خوردن مواد گیاهی زندگانی می کنند مقایسه کنید، همین نتیجه را خواهید دید . اگر مردم امروز خوزستان را با نسل سی چهل سال قبل مقایسه کنید، باز همین نتیجه به دست شما خواهد رسید، زیرا در گذشته مردم این استان که امروز زرخیز است، در کنار کرخه و کارون دچار کم آبی بوده و زراعت کافی نداشتند و حتی از صید ماهی محروم بودند.
ولی امروز، هم بهترین میوه ها و سبزیها را در اختیار دارند و هم به قدر کافی گوشت و لبنیات می خورند و هم از ماهیهای صید شده استفاده می کنند و به همین جهت است که کمبود مواد سفیده ای خود را جبران کرده، اکثر قد بلند و چهارشانه و قوی هیکل شده اند. کوتاهی قد و خپلگی کسانی که در جنوب ایران و نواحی گرمسیر زندگانی می کنند معلول گرمی هوا نیست، بلکه نتیجه ی کمبود مواد سفیده ای است.
کوتوله ها و سیاه پوستانی که در نقاط استوایی زندگانی می کنند و سرخ پوستان هند و چین که تغذیه آنها منحصر به مواد گیاهی و غلات است، آنها نیز دچار همین گرسنگی می باشند زیرا آب و هوا در مناطق استوایی برای گله داری مساعد نیست و در آنجا مواد غذایی حیوانی کمیاب است و اگر خوب دقت کنید تنها مردم بلند قد نواحی گرمسیری همان شبانان و گله چرانان می باشند و همچنین می بینیم که اعراب بدوی که در صحاری خشک زندگانی می کنند و از علف های بیابانی میخورند قدی بلند و اندامی کشیده دارند.
اهالی بربر ساکن آفریقا و سودانی ها که در مراتع آفریقا و جنگل زندگی می کنند و از برکت رودخانه ی نیل بهره مند شده، غذای حیوانی و نباتی بیشتری دارند از همین دسته می باشند . زیان کمبود ما مواد سفیده ای منحصر به کوتاهی قد و خپلگی نیست بلکه عواقب وخیم تری دارد که بدترین آنها کاهش مقاومت بدن در برابر بیماری ها است.
فراوانی بیماریهای سل و جذام در بین افراد فقیر و بینوا بهترین شاهد این ادعا می باشد . نود و پنج درصد جذامیان ایران ساکنان دھات کوهستانی می باشند که غذای آنها غالبأ نان خشک خالی یا گاهی شیر و لبنیات بوده و از خوردن سبزیها و حبوبات محروم می باشند.
امروزه ثابت شده است که بیماری جذام با این که میکربی سرسخت دارد سرایت مستقیم ندارد، بلکه به کسانی سرایت می کند که غذای کافی و کامل ندارند و به همین جهت نخستین شکار این بیماری پلید شبان هایی هستند که غذای آنها منحصر به شیر و به ندرت مواد گوشتی بوده و از خوردن مواد سفیده ای گیاهی محروم می باشند و برعکس شکار میکرب سل با این که از خانواده ی میکرب جذام است غالبا اشخاص شهر نشین و دهاتی هستند که دسترسی کامل به مواد سفیده ای حیوانی و گوشت و لبنیات ندارند .
اغنیا و ثروتمندانی که زندگانی مرفهی دارند، ممکن است در داخل معده و روده های آنها تعدادی کرم و انگل وجود داشته باشد، ولی همانطور که گربه و سگ خانگی که غذای کافی به آنها می دهند هرگز درصدد اذیت و آزار اهالی خانه نبوده و دزدی نمی کنند، این کرم ها نیز در بدن اغنیا اهلی شده و از غذاهای اضافی تعذیه کرده خون آنها را نمی مکند. در صورتی که همین کرم ها در بدن بینوایان وحشی و خونخوار بوده اندام بدن میزبان آنها ضعیف و رنگ چهر ه ی آنها را زرد می کنند .
بیماری های دیگری که از کمبود مواد سفیده ای حاصل می شود
ورم گرسنگی ، پف کردن سر و صورت و دست و پا و ماهیچه ای و ستونی شدن ساق پا و بد ریختی و زشتی از عوارض گرسنگی مواد سفیده ای است، اشخاص لاغری که یک مرتبه شروع به چاق شدن می نمایند، ابتدا صورتشان پف کرده و بعد پاهایشان کلفت و ستونی می شود، علت این بیماری جمع شدن آب به جای ما مواد سفیده ای می باشد.
انواع حیوانی ما در گوشت ، شیر و تخم مرغ دیده می شود و انواع نباتی ما در غلات، حبوبات و دانه های روغنی و مقدار کمی در سبزی ها موجود است. در کنجد در حدود ۲۴ نوع ما دیده شده و ماش نیز دارای اقسام مختلف ما می باشد ، قدرت موجود در آجیل ها قبل از مواد روغنی آنها مربوط به ما مواد سفیده ای می باشد. لوبیای روغنی که کشت آن به تازگی در ایران معروف شده و به آن شلغوزه می گویند نیز منبع مهمی از مواد سفیده ای است.
بدانید که غذاهای شما دواهای امراض شما نیز می باشند و شما دارویی بهتر از غذا ندارید. شما در این مقدمه دانستید که بیماری های شما عوارض گرسنگی های پنهانی شما هستند و این ضربات شلاق گرسنگی های نامرئی است که انسان را می آزارد و رنجور می کند و این تازیانه ی کمبود و گرسنگی است که بر سلول های بدن ما ضربه می زند و جای آنها درد می گیرد.
اگر این آلام را با قرص های مسکن و آرامبخش پنهان کنیم ، مثل صاحب خانه است که دزد به خانه ی او وارد شده و او چشمان خود را می بندد تا دزد را نبیند. اگر ما به جای خوردن این داروهای خوش ظاهر و بد باطن علت درد را جویا شویم و با این دشمنانی که به خانه وارد شده اند بجنگیم و با نیروی تدبیر دزدان را فراری دهیم بزرگترین خدمت را نسبت به خود انجام داده ایم .
منبع: کتاب زیان خوراکی ها