فالج در اصطلاح طب یعنی سست شدن دست و پای؛ سست شدن عضو و از حس و حرکت افتادن آن است. (ابن هندو، 1368: 68). مرضی که بر قسمتی از بدن به علت ریزش مواد سرد رطوبتی به طرف اعصاب آن قسمت عارض میشود و دست و پا و اعضاء دیگر را از جنبش و حرکت میاندازد، فروهشتگی در نیمه بدن. این کلمه در تداول فارسی به صورت فلج استعمال میشود.
فالج در نیمی یا تمام تن به غیر از سر اتفاق میافتد؛ اما استرخاء در اندامی از تن. مانند: استرخای مثانه بمعنی سیلان بی اختیار پیشاب