شِکَنج در لغت به معنی شکن، شکنجه، تاب، پیچ و خم، چروک و در اصطلاح طب به معنی 1) چین و چروک و ترنجیدگی که بر پوست بیافتد 2) پیچ وتاب زلف 3) شکنج های مغزی، تلافیف (پیچیدگی) دماغی
شِکَنج در لغت به معنی شکن، شکنجه، تاب، پیچ و خم، چروک و در اصطلاح طب به معنی 1) چین و چروک و ترنجیدگی که بر پوست بیافتد 2) پیچ وتاب زلف 3) شکنج های مغزی، تلافیف (پیچیدگی) دماغی