خِلفَه به معنای 1) بو گرفتگی دهان روزه دار 2) طعام باقی مانده میان دندان ها 3) مرضی که غذا در شکم به قدر لازم نماند بلکه به صورت های مختلف دفع گردد؛ گاهی به سرعت، گاهی با تأخیر، گاهی اندک اندک و به دفعات و گاهی نیز هضم شده و گاهی هم هضم نشده و فاسد.
خِلفَه به معنای 1) بو گرفتگی دهان روزه دار 2) طعام باقی مانده میان دندان ها 3) مرضی که غذا در شکم به قدر لازم نماند بلکه به صورت های مختلف دفع گردد؛ گاهی به سرعت، گاهی با تأخیر، گاهی اندک اندک و به دفعات و گاهی نیز هضم شده و گاهی هم هضم نشده و فاسد.