حشو به معنای 1) زدن بر حشا. زخم بر شکم زدن 2) آنچه از قسم پنبه و پشم و جز آن در بالش و لحاف و جامه پر کنند 3) مردم فرو مایه و پست 4) کلام زاید که در وسط جمله افتد.
حشو به معنای 1) زدن بر حشا. زخم بر شکم زدن 2) آنچه از قسم پنبه و پشم و جز آن در بالش و لحاف و جامه پر کنند 3) مردم فرو مایه و پست 4) کلام زاید که در وسط جمله افتد.