اعضاء و جوارح بدن
طب سنتی ایران منبعی غنی از دستور العمل ها و دانش تجربی است که سالها سینه به سینه از دانشمندان به نسلهای بعدی منتقل شده است. در این میان منابع مکتوبی از ایشان به جای مانده که بسیار ارزشمند هستند. این منابع عموما از واژه ها و اصطلاحات تخصصی حوزه طب ایرانی تشکیل می شوند که برای درک بهتر آنها واژه نامه یا لغت نامه ای معتبر نیاز است. مجموعه طبایع با دغدغه انتقال این مفاهیم به عموم مردم و جلوگیری از سوء استفاده های کلامی و لفظی از مفاهیم طب سنتی ایران، اقدام به راه اندازی فرهنگ لغات و اصطلاحات تخصصی طب سنتی ایران نموده است. در این دسته از واژه ها شما با اصطلاحات اعضا و جوارح بدن این حوزه آشنا خواهید شد.
- ابهام
- ابهر
- احشاء
- اخمص
- اسنان
- اصبع
- اصلب
- اعضاء رئیسه
- افخاذ
- افواه
- اکباد
- امخاخ
- امعاء
- انامل
- انثیان (انثیین)
- انف
- انیاب
- اورده
- باسلیق
- باصره
- بطن
- بنصر
- ترائب
- ترقوه
- ثنایا
- جبهه
- جفن
- جلیدیه
- حاجبین
- حجاب الصدر (حجب الصدر)
- حنک
- خد
- خصیتین (خصیه)
- خنصر
- دماغ
- ذقن
- رباعیات
- رجل
- رحم
- رسغ
- رضفه
- زجاجیه
- زهار
- زهره (مراره)
- سبابه
- سپرز
- سره
- سلامیات
- سن
- شاعر
- شتر
- شراسیف
- شرایین
- شرج
- شریان وریدی
- شعر
- شَفَت
- صدر
- صدغ
- صردین
- صلبیه
- صماخ
- ضلع
- طالعین (طالعان)
- طرف
- طواحن
- ظفر
- عانه
- عِرق
- عرق الریه
- عرق عظیم
- عروق الشعری (عروق شعریه)
- عروق دقیق
- عصب مجوف (عصب مجوفه)
- عضد
- عضل اضلاع
- عضل جبهه
- عضل جفن
- عضل صدغین
- عضل عنق
- عضل ماضغین
- عضلات
- عظم
- عقب
- عمور
- عنق
- فخذ
- فصل
- فقار
- فک اسفل
- فک اعلی
- فم
- قبل
- قصبه شش
- قصبه صغری
- قصبه کبری
- قطن
- کاهل
- کلال
- ملتحمه