آذان الفار (Scorpion grasses) گیاهی است هم بیابانی هم بستانی. بستانی آن در کنار آب ها و بیشه ها وسایه ها روید، برگش شبیه به گوش موش و گیاهش بی ساق و بی گل و بر روی زمین پهن میشود و شاخه های آن سه پهلوست و اگر آن را بمالند بوی خیار از وی برآید. این گیاه به خاطر طبیعت سردش برای ورم های حاره مفید است. در کتاب های قدیم یونانی منافعی دیگر برای این گیاه آمده است، مانند : رفع درد گوش، سردرد.
در بسیاری از منابع آذان الفار را مرزنجوش یا مرزنگوش نامیده اند. «مرزن» در فارسی به معنایِ موش است و «مرزنگوش» از نظر لغوی، برابرِ آذان الفار است و در برخی از کتاب ها، معادلِ هم آمده است (نگ. محمد بن یوسف هروی، 1387: 16) اما «آذان الفار» غیر از «مرزنگوش» است.
«مرزنجوش، معرب از مرزنگوش فارسی، و غیر از آذان الفار است چون اصلاً برگ او شبیه به گوش موش نیست و از جمله ریاحین خوشبو است و در خانه ها زرع می کنند؛ برگش طولانی و کم عرض و گلش سفید و مایل به سرخی و تخمش مانند تخم ریحان و شفاف است.» (حکیم مؤمن، 1378 ق: س5)
گیاه شناسان معاصر ایران، «آذان الفار» را از فرانسه ترجمه کرده و گل «فراموشم مکن» خوانده اند. (امیری، 1353: 4).
با آن که «مرز» و «مرزن» در برخی از فرهنگ ها از جمله «برهان» و «جهانگیری» به معنای موش آمده است و مرزنگوش (مرزنجوش) از نظرِ لغوی معادل فارسی «آذان الفار» است، اما «آذان الفار» چیزدیگر و «مرزنگوش» چیز دیگر است.